مسافران کربلا

شهدای پایگاه مقاومت بسیج سردار شهید قندی(پیرعلم-سیدجلال)شهرستان بابل

مسافران کربلا

شهدای پایگاه مقاومت بسیج سردار شهید قندی(پیرعلم-سیدجلال)شهرستان بابل

مسافران کربلا

کربلا را اهل کربلا می شناسند، آنانی که تا پای جان ایستادن پای ارزشها را در جبهه ها آنقدر تمرین کردند تا در امتحان الهی پذیرفته شدند. و جبهه و درسهایش همچنان جاری است...
باید مسافر کربلا شد و از میادن مین شیطان نفس عبور کرد تا به وادی مرام حسینی، به کربلا رسید...

شهید احمد مسعودیان

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ

شهید حاج احمد مسعودیان:

تاریخ ولادت: 1316/07/13

تاریخ شهادت: 1360/09/20

عملیات و محل شهادت: گیلانغرب

محل دفن: گلزارشهدای آرامگاه معتمدی بابل

فرازی از زندگی نامه شهید احمد مسعودیان :

شهید احمد مسعودیان در43 سال قبل در محله سید جلال بابل در یک خانواده زحمتکش چشم به دنیا گشود پدرش مرحوم محمد جعفر اره کشان به شغل نجاری اشتغال داشت احمد هفت ساله بود که مانند دیگر دیگر هم سن و سالان  خود به دبستان رفت و تا کلاس سوم ابتدایی در دبستان سعدی درس خواند از آنجایی که از طفولیت علاقه به کار فنی داشت از درس کناره گیری کرد و به  آهنگری و جوشکاری رفت در همان سالها بود که پدرش حمام میر اسدالله سابق مرادبیک (گرمابه صبح صادق) را اجاره نمود و در آن روزگار حمام صبحها مردانه و بقیه روز زنانه بود که مادر احمد نیز در کار حمام دوش به دوش همسرش کار می کرد.احمد از همان جوانی به امور دینی علاقه مند بود و همواره در جلسات و مباحث دینی شرکت می نمود و هیچ وقت از نماز و روزه غافل نمی شد تا به سن سربازی رسید و به خدمت اعزام  و دو سال را در منطقه سیستان و زاهدان خدمت نمود.پس ازخدمت سربازی در سه راه سنگ پل اقدام به خرید یک باب مغازه جهت شغل دوچرخه فروشی و دوچرخه سازی پرداخت و اوقات فراغت را در خدمت برادران حجت الاسلام محامدی و بابایی به امور دینی و تکمیل اطلاعات مذهبی خود می گذراند .احمد در سال 1343 ازدواج نموده که حصل این ازدواج یک پسر و دو دختر می باشد احمد در سال 1347 پس از موفقیت در آزمایش رانندگی موفق به اخذ گواهینامه گردید که مغازه خود را فروخت و با خرید یک دستگاه تاکسی به شغل رانندگی پرداخت و این آخرین پیشه او بوده است  احمد در دوران خفقان گذشته همواره در جلسات مذهبی شرکت می نمود و با الهام او رهنمودهای امام امت که از پاریس می رسید بیشتر اوقات در راهپیمایی ها علیه رژیم منحوس  پهلوی با برادران خود همگام بوده وپس از سرنگونی رژیم شاه و با روی کار آمدن حکومت اسلامی وقت خود را انجام کارهای افراد ضعیف و مستمندان مینمود و با شرکت د رارتش بیست میلیونی بسیج کشور شرکت و در هفته بیش از سه شب به گشت و پاسداری می پرداخت وقتی که جنگ تحمیلی بعث عراق علیه ایران در گرفت احمد مانند دیگر جوانان از خود گذشته خود را جهت ثبت نام معرفی کرد و در آبان ماه 1359 به جبهه جنوب (آبادان)رفت و پس از چهار ماه ونیم برگشت ازآنجاییکه خود از نزدیک وحشیگری بعث عراق را دیده بود آرام نداشت  و دائم می گفت چرا ما باید اینجا باشیم و به برادران و خواهران ما که از شهر و دیار خود آواره گشته اند کمک نکنیم  . احمد همیشه گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی بود و فرمایشات امام را به جان پذیرا بوده است تا در تاریخ 10\8\1360 عازم جبهه گیلانغرب گردید که در تاریخ 20\9\1360 در یک حمله وحشیانه و غافلگیرانه بعثی به اتفاق گروه کثیری از برادران رزمنده خود شربت شهادت نوشید و به لقا ا...پیوست .روانش شاد و یادش گرامی باد.

وصیتنامه شهید احمد مسعودیان:

السلام علیک یا ابا عبدالله یا سیدالشهدا سالارشهیدان لبیک السلام علیک یا بقیه الله سلام بر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی سلام بر همه شهیدان و رزمندگان فی سبیل الله سلام بر امت قهرمان وشهید پرور ایران  بعد از سلام اینجانب احمد مسعودیان (اره کشان)فرزند جعفر شغل راننده تاکسی بالغ و عاقل و در صحت تندرستی کامل این وصیت نامه را توشتم و از وصی و ناظر خود می خواهم طبق آن عمل کند و اما سخنی با ملت قهرمان و شهید پرورم دارم ایها الناس خداوند در قرآن فرموده و وعده داده است پیروزی از آن ماست و نشانه پیروزی را در جبهه لمس کرده ام از کمبودها ناله مکنید قدری به مسلمین صدر اسلام و غزوات حضرت محمد (ص) خاتم انبیا بنگرید اسلام را یاری کنید اهل بیت عصمت و طهارت را یاری کنید گوش به فرمان امام باشید جوانان حزب الهی سنگر داخل و خارج را محکم تر کنند به گروهک های آمریکایی فرصت ومجال ندهید .صف های دشمن شکن نماز جمعه را فشرده تر کنید و اما سخنی با خانواده ام دارم از عیال خود می خواهم زینب وار چون کوه دشوار و محکم باشد که انشاءالله هستند از پسر عزیزم احسان می خواهم به درس خود ادامه بدهد تا انشاءالله در خط امام و ولایت فقیه به این اسلام خدمت کند و در تربیت برادران و خواهران خود کوتاهی نکند شب هفت وچهلم و سال را بسیار ساده بگیرند قدری به فکر جنگ زدگان باشند درباره نماز و روزه ام با حجت الاسلام محامدی مشورت و راهنمایی بخواهید سعی شود با با تاکسیم کار شود و اگر نتونستید آن را بفروشید و خرج خودتان کنید خدا بزرگ است و روزی را می رساند در شب هفت من زنان صبح و مردها عصر به آرامگاه بروند در خاتمه احسان عزیزم وصی و عیالم ناظر من است همه شما را به خدا می سپارم و پیروزی اسلام را از خداوند بزرگ مسئلت دارم و السلام...

                                                                    احمد مسعودیان اره کشان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی